بنام خدا و برای خدا
در فاحعه 7 تیر سال 60 که به شهادت شهید مظلوم بهشتی و همسنگران ایشان در حزب جمهوری اسلامی بدست منافقین دوران منجر شد، خوب است یادی از آن سروقامت انقلاب اسلامی داشته باشیم که فرمود: «ما شیفتگان خدمتیم نه تشنگان قدرت» و به زیبائی تمام اینگونه عمل کرد. شهید بهشتی از شخصیتهای بارز و ممتاز انقلاب اسلامی بود و به همین خاطر بطور مستمر مورد حمله لیبرالها و منافقین و کج اندیشان بود آنچنان که امام در بعد از شهادتش فرمودندک «بهشتی، مظلوم زیست و مظلوم مرد و خار در چشم دشمنان اسلام بود ... مراتب فضل ایشان و مراتب تفکر ایشان و مراتب تعهد ایشان برمن معلوم بود ... بهشتی، یک ملت بود.»
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب درباره ویژگی های شهید بهشتی می فرمایند:« بهشتی دارای فکر بلندی بود، مغز قوی و فعالی داشت، علاوه بر این دارای اراده و روحیه ممتازی بود، بر خود و احساسات خویش شدیداً غالب بود یک فرد بیشتر متفکر بود تا احساساتی، اگر چه گاهی اوقات احساسات او هم یک جمعیت میلیونی را به جوش می آورد اما در همان وقت هم می توانست مطمئن باشد که منطقی حرف می زند.»
به واقع شهید بهشتی را می شود مظهر واقعی شیفته خدمت دانست که با قطرات خونش آن را به اثبات رساند، اما در مقابل افرادی هم در انقلاب بوده اند که ثابت کرده اند تنها و تنها "شیفته قدرتند."که مثال عینی آن، حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی است، که اخیراً در مصاحبه ای در خصوص تغییرات گسترده در عملکرد خود گفته است: «اگر میبینید بعضیها که قبلاً با من موافق نبودند و حالا همراه شدهاند، من عوض نشدهام بلکه آنها عوض شدهاند. زمانی افراط کردند و ضررهایش را دیدند.در جلسات خود هم بحث کردند و فهمیدند که عملکرد آنها اشتباه داشت. اکثرا اعتراف به اشتباه کردهاند.»
آقای رفسنجانی آنقدر شیفته قدرت است که در مورخ 17 خرداد 94 در جمع زیادی از مردم بر خلاف قانون اساسی و نظر مسلم تشیع و موافقت با تفکر اهل سنت، ولایت امام علی(ع) را زیر سئوال می برد و می گوید: «پیامبر اکرم (ص) به حضرت علی(ع) گفت؛ شما میتوانید ولی باشید اما باید مردم شما را بپسندند چرا که واقعاً رأیگیری و خواست مردم اصل معتبری است.»باید این دگردیسی هاشمی رفسنجانی در محکمه اسلامی مورد واکاوی قرار بگیرد، چرا که این شخص آنچنان که خود گفته است از اول با رهبری فردی مخالف بوده است و رهبری شورائی را هم بعد از رحلت امام دنبال می کرده و اینجا است که باید گفت؛ آن روزی که آقای رفسنجانی بر خلاف نظر امام خمینی آقای منتظری را به قائم مقامی رهبری رساند، تا از این طریق بتواند، پس از امام رهبری شورائی را حاکم و خود عنان شورای رهبری و مملکت را بدست گیرد! و آنگاه برخی فرزندان ناخلف، دزد، ضد انقلاب و رشوه گیر خود را بر این مردم مظلوم حاکم نماید! زهی خیال باطل!!!
اگر بخواهیم دگردیسی رفسنجانی را مبنی بر "شیفته بودن بر قدرت" را مورد بررسی قرار دهیم باید گفت؛ که پس از شکست ایشان در انتخابات مجلس ششم، به این نتیجه رسید که برای ورود و ماندن در قدرت باید به جریانهای برانداز و مخالف نظام اسلامی نزدیک شود و زمانی که اکبر گنجی ایشان را "عالی جناب سرخ پوش" در دوران اصلاحات نام نهاد، واکنشی از خود نشان نداد و رفته، رفته در انتخابات ریاست جمهوری نهم وارد شد و شکست سنگینی را متحمل گردید و لذا همه توان خود را برای از پای درآوردن رقیب خود اجرائی نمود و وقتی نتوانست رقیب خود را در صحنه انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم از پای درآورد، به حمایت از فتنه گران سال 88 که تمام خاندانش در آن نقش ویژه داشتند، اقدام نمود و رد صلاحیت در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 و محکومیت قطعی فرزندش به 10 سال زندان هم بر دگردیسی مضاعف آقای رفسنجانی افزود.
با جدیت تمام می شود گفت؛ جریانی که آقای رفسنجانی در رأس آن است، امروز وحدت ملت را مورد هدف قرار داده و دارای نفاق پیچیده و تکمیل کننده استراتژی دشمنان می باشد!!!
این چنین است سرنوشت تلخ تشنگان قدرت!!!
والسلام
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
چرا مجرمین نفوذی در قدرت، محاکمه نمی شوند؟
آیا وقت محاکمه حسن روحانی نیست؟
سئوال خوب به تولید فکر خوب می انجامد
عاشورا چگونه رقم حورد؟
مخرج مشترک با دشمن، یعنی چه؟
بساط انفعال را از قوه قضائیه برچینید
اغتشاشگران از داعش بدتر و اصلاحطلبان از هر دو بدتر
جنگ جهانی شناختی و ترکیبی بر علیه ایران
غروب اغتشاشات در ایران و شکست جبهه استکبار
[عناوین آرشیوشده]